كوه و دشت جای سگ نیست!
به گزارش گل بخر کسانی که با رها کردن سگ در طبیعت یا غذا دادن به آنها سبب افزایش جمعیت این حیوان می شوند، از لحاظ اخلاقی گرفتار تناقضی بزرگ هستند.
. آنان به صورت معمول خویش را «مدافع حقوق حیوانات» می خوانند و در بیشتر موراد با احساساتی شدید از «حق حیات» سگ ها دفاع می کنند. تناقض در این است که دوستداران سگ کتمان می کنند که بخش بزرگی از غذای این حیوان را با محصولاتی تهیه می کنند که حاصل کشتار حیوان های دیگر است؛ گوشت و امعا و احشای انواع دام، اسکلت مرغ، و ماهی بخش جدایی ناپذیرِ رژیم غذایی سگ است. تازه، این در ارتباط با غذایی است که انسان به سگ می دهد و شامل آن چیزهایی نمی گردد که سگ های رهاشده شکار می کنند. هر محیط بان و طبیعت پیمای جدی شاهد مواردی از حمله ی سگ به یک حیوان یا تخم پرندگان و ایجاد استرس شدید برای حیات وحش بوده است.
سگ های رهاشده به معضل بزرگی برای پهنه های طبیعی بدل شده اند. در خیلی از کوهستان های کشور که آخرین پناهگاه های حیات وحش هستند، نه تنها در کوه پایه، بلکه در همه ی دامنه ها و حتی تا نوک قله ها سگ های بسیاری دیده می شود که حضور و صدمه شان حیات وحش را به سایه برده است. در چند سال گذشته، گروه های اجتماعی توانمندی شکل گرفته اند که پیوسته و بابرنامه، سگ هایی را از محیط های مسکونی جمع آوری و در منطقه های طبیعی رها می کنند. این گروه های غیررسمی که ارتباط های خوبی با هم دارند، سگ ها را به شکل منظمی با مواد گوشتی و اسکلت مرغ تغذیه می کنند. کوه پیمایان و دیگر گذرندگان هم با کمک های گاه به گاه خود، به افزایش جمعیت سگ ها کمک می کنند. چنین است که در این چند ساله، سگ های رهاشده در کوه و دشت به شکل محسوسی درشت تر شده و زادآوری شان که اصولاً بسیار زیاد است، باز هم افزایش یافته است. عقیم سازی سگ ها هم چون به میزان ناچیز انجام می شود، تأثیری در کم شدن تعدادشان نداشته و از طرفی خطر تشکیل گله های سگ را بیشتر کرده است. توضیح این که سگ های عقیم شده تمایل بیشتری برای تشکیل گله دارند و این گله ها حریف هرنوع حیوان، حتی پلنگ هم می شوند.
در تهران، در چند نقطه مانند گلاب دره و تلو و سرخه حصار تغذیه ی سگ ها وضعیت سیستماتیک یافته و در شیرپلا و کلک چال و... حتی قله ی توچال هم به کم وزیاد این کار انجام می شود. نتیجه این بوده که هم سیمای طبیعی منطقه به هم ریخته و هم آسایش کوه پیمایان مختل شده است. سیمای طبیعی مخدوش می شود به این دلیل که سگ، این جانور پرورش یافته توسط انسان که اصلاً جزو طبیعت وحش نیست، سبب صدمه دیدن جمعیتِ حیوان های دیگر و فرار و اضطراب آنها می شود. آسایش کوه پیمایان هم با حضور سگ برهم می خورد چونکه حواس انسان از عناصر طبیعت پرت می شود و سگ های عادت کرده به گرفتن غذا از دست این و آن، بیش از اندازه و به شکل آزارنده ای به انسان نزدیک می شوند.
این که حامیان سگ از معصومیت، فداکاری، همراهی، همدمی، و مفید بودن سگ می گویند، تناقض اخلاقی دیگری را می رساند؛ همه ی این صفت ها ناظر بر خدمتی است که سگ در ازای دریافت جیره از ارباب خود به او می رساند. در واقع، سگ مزدور صاحبِ خود است و کم ترین معصومیت و همراهی و همدمی با دیگران ندارد، و بخصوص رفتاری بس خشن و بی رحمانه با جانوران دیگر دارد. ضمن این که مفید بودن سگ، مثلاً در کمک به امر جستجو و نجات، مراقبت از دام، همراهی با نابینایان، و همدم شدن با آدمیانِ تنها، اصلاً دلیلی بر این نمی گردد که سگ هایی را در کوه و دشت رها بگذاریم و تغذیه نماییم. سگ های مفید فقط و فقط باید به صورت مهارشده و زیر نظارت دقیقِ صاحب خود نگهداری شوند، هیچ توله ای از سگ نباید در عرصه های طبیعی رها شود، و نباید با کمک به افزایش جمعیتِ سگ، گروه هایی از این حیوان را در شرایط سخت و گرما و سرمای طبیعت شکل دهیم. بگذریم که تولید و تکثیر و فروش سگ هم در بیشتر مجموعه های در ارتباط با این کار، به شکلی بی رحمانه صورت می گیرد و از نظر انسانی که واقعاً دوستدار حیوانات باشد، در قالب کارهای غیراخلاقی قرار می گیرد. به نظر می آید دو گروه اجتماعی در کمک به سگ ها نقش آفرین اند: یک گروه، کسانی هستند که هنوز به تفاوت اساسی سگ با حیات وحش پی نبرده و این حیوان را جزو محیط زیست طبیعی می پندارند، و گروه دیگری که به شکل متعصبانه (و در بسیاری مواقع، به شکل پرخاشجویانه) از سگ، و فقط سگ، دفاع می کنند. با گروه اول میتوان گفتگو نمود و به ایشان خاطرنشان کرد که سگ جزو «فون» یا مجموعه جانوران هیچ محیط طبیعی ای نیست و به خاطر مهاجم بودنش دشمن جانوران دیگر است. با گروه دوم هم باید برخورد قانونی کرد که در این حوزه، شهرداری ها و دهداری ها به علت مسوولیتی که در حفظ سلامت محیط های مسکونی و شهروندان دارند، و سازمان حفاظت محیط زیست به علت وظیفه ای که در حفاظت از زیستمندان کشور دارد، باید ایفای وظیفه کنند. گام های نخست در این حوزه، می تواند ممنوع سازی تغذیه ی سگ های رهاشده و جمع آوری این حیوان از محیط های طبیعی باشد. *کنشگر محیط زیست ۴۷۲۳۲
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب